پس از بازگو شدن طرح "سربازی دختران" در مجلس
اینبار مسئله ی "حجاب آقایان" مطرح شد
تا بیش از پیش به سمت برابری جنسیتی نزدیک شویم
گفته باشم من مقنعه نمیکنم سرم
پس از بازگو شدن طرح "سربازی دختران" در مجلس
اینبار مسئله ی "حجاب آقایان" مطرح شد
تا بیش از پیش به سمت برابری جنسیتی نزدیک شویم
گفته باشم من مقنعه نمیکنم سرم
به بابابزرگم میگم با این قیمت دلار و سکه دیگه کی میاد مارو بگیره
میگه نه که تا دیروز که دلار 3هزار تومن بود خواستگارا در خونه رو از جا کنده بودند!
هیچوقت تا این حد همزمان قانع و ضایع نشده بودم
سیبزمینی رو هم میشه آبپز کرد، هم سرخ کرد، هم چیپس کرد
، هم ودکا کرد و کلا توی هر غذایی هم بریزی
هیچ مشکلی نداره.
واقعا به قیافه نیست
به ارادهست.
بعضی مسئولین ما فقط و فقط به عشق مردم اینجا هستند
و مشغول مدیریت وگرنه
سرمایه، پول، پس انداز و خانواده آنها همگی کانادا و انگلیس و آمریکا هستند،
اگر این علاقه به خدمت نیست پس چیست؟
تو این گرانی هم آقای رئیس جمهور
میگه یادتون است چقد بعضی ها
وعده و وعید میدادند درست میشود
دیدی نشد من اگر نمی توانستم گرانی را درست کنم
اصلا به میدان نمی آمدم
آقا من غلط کردم ببخشید آقای رئیس جمهور یه چیزی گفتن
بلاخره گرانی روغن پالم این چیزها رو هم داره
کاش همش کابوس باشه
صبح هم با سخنرانی محمود جان از خواب پا شم
نه ولش کن اصلا من حرفم با اریایی های که به سمت ایران اومدن
داداش یه دو درجه اون ورتر میگرفتی الان ایتالیا بودیم
نه کار اون راهنمای تور هستش
خدا لعنتت کنه
من نمیدونم این مامان ها که وسایل خودشون رو یه جایی میزارن,
بعد خودشون هم یادشون میره کجا است ...
چه جوریه که تو پیدا کردن وسایلی
که ما به اصطلاح تو 7 تا سوراخ موش قایم میکنیم تبحر خاصی دارن!!!
ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﯾﻪ دوست دختر ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻡ،
ﮔﻔﺘﻢ خوووب ﻻﺑﺪ ﺻﺎﺣﺒﺶ ﺩﺍﺭﻩ ﺩﻧﺒﺎﻟﺶ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﻩ،
ﺍﺯ ﺭﻭ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﺮﺵ ﺩﺍﺷﺘﻢ، ﺗﻤﯿﺰﺵ ﮐﺮﺩﻡ،
ﺑﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﻣﺤﻞ ﺗﺤﻮﯾﻠﺶ ﺩﺍﺩﻡ...
ﺑﻠﻪ ﯾﻪ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﻦ ^_^
دیشب داشتم کتاب میخوندم برق رفت ...
یه نیم ساعتی زیر نور چراغ قوه گوشیم کتاب رو خوندم تا برق باز بیاد ...
این نیم ساعتو تا آخر عمرِبچم تو سرش میزنم ...
میگم ما زیر نور چراغ قوه به بدبختی کتاب میخوندیم ... اونوقت شما اینجوری !!!
یادش بخیر قدیما که گوشی نبود وقتی میرفتیم دسشویی با مورچه ها بازی میکردیم
هی غرقشون میکردیم هی نجاتشون میدادیم
آخر سرم غرق شون میکردیم و از این زندگی نکبت باری که توی دسشویی داشتن نجاتشون میدادیم😂😂
به ۱۲۱ زنگ زدم گفتم: برق کوچه ما یک ساعته قطعه ولی اونور خیابون برق داره
گفت: ۵ دقیقه دیگه حل میشه
۵دقیقه بعد برق اونور هم قطع کرد
هیچی دیگه، هرگز نشه فراموش لامپ اضافی خاموش😂
صبح زنگ زدم واسه تتو روی دستم وقت بگیرم
14 آبان بهم نوبت داد!
اگه از پروفسور سمیعی واسه جراحی مغز وقت می خواستم
نهایتا تا شهریور عمل می شدم.
خیابانی میگه
بهترین جا برای پنالتی زدن گوشه های دروازه به صورت زمینی هست
بازیکن کرواسی دقیقا زد اونجا
گل نشد
مرسی جواد آقا
مصاحبه کننده: در هواپیمائی 500 عدد آجر داریم، 1 عدد آنها را از هواپیما به بیرون پرتاب میکنیم. چند عدد آجر داریم؟
متقاضی : 499 عدد!
مصاحبه کننده: سه مرحله قرار دادن یک فیل داخل یخچال را شرح دهید.
متقاضی: مرحله اول: در یخچالو باز میکنیم - مرحله دوم: فیلو میذاریم تو یخچال - مرحله سوم: در یخچالو میبندیم !!
مصاحبه کننده: حالا چهار مرحله قرار دادن یک گوزن در یخچال را توضیح دهید!
متقاضی: مرحله اول: در یخچالو باز میکنیم - مرحله دوم: فیلو از تو یخچال در میاریم - مرحله سوم: گوزنو میذاریم تو یخچال - مرحله چهارم : در یخچالو میبندیم!!
مصاحبه کننده: شیر واسه تولدش مهمونی گرفته، همه حیوونا هستن جز یکی. اون کیه ؟
متقاضی: گوزنه که تو یخچاله!!
مصاحبه کننده: چگونه یک پیرزن از یک برکه پر از سوسمار رد میشود؟
متقاضی: خیلی راحت, چون سوسمارا همشون رفتن تولد شیر!!
مصاحبه کننده: سوال آخر. اون پیرزن کشته شد، چرا؟
متقاضی: امممممممم, نمیدونم, غرق شد؟
مصاحبه کننده: نه, اون یه دونه آجری که از هواپیما انداختی پائین خورد تو سرش مرد!!! شما مردود شدین, نفر بعدی لطفا
پشت نویسی کارت عروسی یه بنده خدا
حاج حسنعلی و خانواده محترم
بجز پسر وسطی کرمعلی
بی پدر مادر ...
خاک تو سرتون با اون بچه بزرگ کردنتون, اصلا نمیخواد بیایید!!
میگن تو کره جنوبی صدا بزنی " کیم " همه بر میگردن !
یه چیزی تو مایه های "مهندس یا حاجی ِ" خودمونه
یارو میلیاردر میشه
با عجله میاد خونه میگه خانوم پولدار شدم
وسایلتو جمع کن چمدونتو ببند !!!
زنش با هیجان میگه : دبی یا پاریس ؟؟؟
میگه :نمیدونم مهریه تو بگیر هرجا میری برو
فقط دیگه نبینمت
زن و شوهر با هم دعوا می کنن
مرده زنگ میزنه به مادرش میگه
چند روزی میام خونتون:؟
مامانش میگه
نه پسرم زنت به یه تنبیه بزرگتر نیاز داره !
من میام خونتون
روزی چوپانی از گوسفند خود پرسید
چه چیز باعث شده که
از گرگ تا این حد بترسی
و سگ را همچون خانواده خود ببینی
گوسفند گفت :بعععععععع
نگو که انتظارت از گوسفند بیش از این بود
یادی هم کنیم
از اون خانومی که برای خرید شیر رفت در مغازه
که شیر پگاه بگیره
شیر رو برداشت و برای حساب کردن به مغازه دار مراجعه کرد
وقتی که حساب کرد
به مغازه دار گفت من این شیر رو نمی خوام
مغازه دار با تعجب گفت
خوب چرا
گفت یادم امد که امسال سال حمایت از کالای ایرانیه
لطفا ایرانیش رو بدید
مغازه دار نگون بخت همان لحظه مماس با خط استوا در افق جیغ کشان محو شد
از اتاق فرمان اشاره میکنند از یابنده این نگون بخت
تقاضا میشود فورا به اولین درمان گاه مراجعت برساند
#حمایت_از_کالای_ایرانی
نصف صنایع چین بر پایه تفکیک و بازیافت زباله است
بعد در ایران
تفکیک زباله در حد اینکه یه تیکه نون خشک رو قاطی آشغالا نکنی
بندازی تو پلاستیک نون خشکی